تحلیل تبلیغ کارتیه – مهندس لعیا بیدگلی

به گفته مدیر خلاقیت کارتیه سرکار خانم ژاکلین کاراچی- لانگین ” ابدیت و جاودانگی آن چیزی است که ما در کارتیه به دنبال آن هستیم و در این مسیر، نرمی و لطافت، جنبش و سبکبالی، آب و خورشید راهنمای ما خواهد بود.
شاید این جمله گویای تمامیت فلسفه خلق چنین تصویری برای ساعت‌های این برند باشد. این تصویر در حقیقت دایره هایی تو در تو است که چشم را در گیر خود می کند و ذهن را به چالش می‌کشد و این خاصیت را مدیون کهن الگوی ماندالایی است که بسیار زیرکانه در تصویر گنجانده شده است.
اما در وهله اول به سمبولیسم دایره که بیشترین فرم را در این تصویر به خود اختصاص داده می پردازیم. فرمی که تفسیر آن در برگیرنده معانی کمال ، هماهنگی و یکپارچگی و نبود هر نوع تمایز و تفکیک است و مفهوم خلاقیت را نیز در خود جای داده است.

درباره دایره

دایره بدون آغاز و پایان است و این یعنی خود زمان. حرکت بی پایان و دور تسلسل لحظات و دقایقی که بدون تغییر دنبال هم می ایند و تکرار می شوند و در حقیقت دایره و زمان هردو پدیده هایی نامتناهی هستند و مهمترین نقطه دایره مرکز آن است، نقطه ای که تمام شعاع ها به نحوی دور هم جمع می شوند و این نقطه محل تلاقی تمام خطوطی است که از مبنایی مشترک هماهنگ با یکدیگر نشات می‌گیرند. تمامیت و یکپارچگی این خطوط در این نقطه مرکزی در اوج کمال خویش است.
لطافت، نرمی، سیالیت، صمیمیت و جهانی بودن از دیگر خصوصیات دایره هستند ولی چنانچه این فرم در خود تکرار شود دوایر متحد الامرکزی پدیدمیآید که مفهومی عمیق تر دارند.
یونگ بسیاری از عناصر ضمیر ناخود آگاه را استخراج کرد و سمبل شناسی را زبان درک آنها قرار داد. از دید او این عناصر، الگوهایی هستند که در طول زمان بین همه اقوام و ملل در جای جای جهان تکرار می شوند. یعنی بیشتر مردم جهان دارای کهن الگویی مشترک هستند که در ناخودآگاه جمعیشان ریشه دوانیده و لازمه درک آن توجه به درون است .کهن الگوی ماندالا دایره‌هایی نمادین هستند که به بیان یونگ روانشناس سویسی از عمیق ترین تصاویر به جامانده میراث اجداد بشری در ناخودآگاه اوست که وی این نقش را نماد تمرکز بر خویشتن و جستجو در درون انسان می‌داند و با اینکه این طرح بیشتر در شرق مورد توجه است اما نمودش در تمامی جوامع بشری یافت می شود. در آثار هنری این نقش در طرح هایی چون خورشید، گل، ساعت، فواره و غیره قابل مشاهده است و هر قومی با این کهن الگوها و نمادها قادر به ادامه زندگی فرهنگی و روانی خود است. از دید یونگ نقش و کاربرد نماد ماندالا، سازمان دهی و نظم به روان و وحدت بخشی به نیروهای درونی و تمرکز بر خویشتن و آزادسازی روان از اشفتگی و به هم ریختگی است. یونگ ماندالا را نماد تمامیت و نظم و کار ویژه آن سازماندهی و دربرگیری تمامیت روان و ساماندهی و تنظیم دوبارۀ وضعیت‌های هرج‌و‌مرج آلود است.
اشکال متقارن هندسی ماندالا خودبخود توجه شخص را به مرکز دایره جذب می‌کنند و در حقیقت مرکز ماندالا جایی است که چونان گردابی ذهن را از فضای اطراف به درون خود می کشد و این در حقیقت یعنی یگانگی و کمال و گذاشتن محصول در این نقطه نشان دهنده بی نقص بودن و یکتایی محصول در عین اوج تکامل آن است. همانطور که معمولا در ادیان خاور دور در این نقطه عکس خدایان و یا جاودانگان را قرار می دادند تا برجستگی و تمایزشان را از سایر مردم فانی نشان دهند.
جذابیت دیگر این تصویر در تضادهایی است که بسیار زیر آستانه‌ای در آن وجود دارد. دایره نشانی از احساس و مبیین زنانگی و عنصر مونث است. و در جایی که ما در مرکز آن با محصولی مردانه مواجهه می شویم نشان دهنده تعادل عناصر زنانه و مردانه در تصاویر است و همچنین میزان استفاده از رنگ های گرم در مقابل قلت رنگهای سرد و حضوررنگ های خنثی چنان تعادلی در رنگ بندی تصویر بوجود آورده که باز هم تعادل و تمرکز را تاکید می کند.
از طرف دیگر نرمی فرم های به کار رفته در نقش در مقابل خشونت صنعتی فرم های زمینه وجه دیگر تضاد و تعادل در این تصویر است و تمام این عناصر همه و همه دست به دست هم داده اند که ما را به این نکته رهنمون شوند که همانگونه که ماندالا نظامی است برای پناه یافتن از بی نظمی و آشفتگی، ساعت های این برند هم می توانند چنین نقشی را در این دنیای پر از تضاد و هیاهو بازی کنند.